روزانه های دخترم

خوشگل مامان الان که دارم برات مینویسم 2 سال و 4 ماه و 11 روز داری 

عشق مامان  تا الان حدود 30 تا لغت انگلیسی بلدی و از یک تا سه رو میتونی انگلیسی بشمری و فارسی از یک تا ده رو میشمری البته اینا رو چند ماهه یاد گرفتی که من بعضیاشو تو پست روزانه های  قبلی هم گذاشته بودم 

از رنگ ها قرمز_آبی_سیاه_سفید_زرد_سبز و صورتی رو تشخیص میدی

از شکل ها هم مربع_دایره_بیضی_مثلث و لوزی رو بلدی

چند تا شعر بلدی و اکثر آهنگ ها رو همصدا با اونا میخونی

فارسی رو هم یواش یواش داری یاد میگیری و گاها میبینم داری با عروسکات فارسی حرف میزنی

اسم همه ی میوه ها و حیوانات رو بلدی

علاوه بر فامیلی خودت فامیلی من و بابا و دایی نیما و عمو امیر و دوستت محیا رو هم بلدی

عدد یک و دو شکل نوشتاریشون رو وقتی نشونت میدم تشخیص میدی

و خیلی چیزای دیگه ...

عاشق رقصیدن هستی و عاشق عروس و عروسی هر روز میری یکی از لباسای سفید توری منو برمیداری تنت میکنی و یکی از تل هات رو میزاری روی موهات و میگی من عروس شدم 

به من میگی مامان به من شیر بده بخورم زود بزرگ شم عروس شم

عاشق انگشتر و دستبند و گردن بند هستی هر روز صبح به محض بیدار شدن کلی دستبند و گردن بند و انگشتر به خودت آویزون میکنی و یه جعبه ی بزرگ داری که توش پر بدلیجات هستش و اون جعبه همیشه روی مبل هستش و کسی حق نداره بهش دست بزنه

عاشق دامن هستی و تو خونه به جز دامن لباس دیگه ای نمیپوشی بیرون هم اوایل راضی نمیشدی به جز دامن لباس دیگه ای بپوشی به مرور راضیت کردم

چند روز قبل تی وی داشت یه خانم رو نشوم میداد برگشتی به من میگی مامان ببین دامن و گردن بند خانومه چه خوشگله

خدا رو شکر چند وقته دیگه خودت زمان خوابت که میرسه میگی مامان تلویزیون و چراغ رو خاموش کن بخوابیم

چند وقتی هم هست که شروع کردم به از پوشک گرفتنت خدا رو شکر تا حد زیادی موفق شدیم و فقط پوشک شب و پوشک بیرونت مونده به محض اینکه کامل از پوشک بگیرمت تو یه پست دیگه کامل توضیح میدم

فوق العاده دختر مهربونی هستی هر روز کلی من رو میبوسی حتی دستام رو قربونت بشم و خیلییییییییی دختر مودبی هستی هر شب قبل خواب بهمون شب بخیر میگی و صبحا بعد بیدار شدن صبح بخیر میگی هرکی هر چیزی میده بهت مرسی ممنون میگی و خودت هر چیزی بخوای اول خواسته ات لطفا یا خواهش میکنم میگی معمولا قبل دست زدن به وسایل دیگرون ازشون اجازه میگیری و اخر جمله ات هم باشه به صورت سوالی میگی

خلاصه خیلییییییی دختر باهوش و مودب و شیرین و البته بسیار شلوغ و پرجنب و جوشی هستی و هر روز بیشتر از روز پیش من و بابایی و اطرافیان رو شیفته ی خودت میکنی

چند روز پیش نشسته بودی روبروم یهو سرتو گذاشتی رو بالش و لحن صداتو مثل مریضا کردی و گفتی مامان من اوف شدم یه قند بده بهم من خوب شم

غذاهای دلخواهت پیتزا و سیب زمینی سرخ کرده و شامی و لوبیا پلو و املت و قورمه سبزی و زرشک پلو مرغ هستش مخصوصا پیتزا و املت که عاشقشونی

این روزها دیگه کم کم خودت به تنهایی با اسباب بازی هات بازی میکنی 

عاشق آدامس و شکلات و لواشک ترش و دنت هستی

عشق مامان تا جایی که یادم بود برات نوشتم باز چیزی دیگه ای یادم بیاد برات مینویسم