مروری بر خاطرات نوزادی سلنا کوچولو
قند عسل مامان هرچی رو که شما باید از دوران نوزادیت بدونی رو من در اینجا به صورت خلاصه مینویسم
دختر خوشگلم شما 3خرداد92 روز جمعه مصادف با میلاد حضرت علی ساعت 8/35 صبح توسط دکتر قاسم امیری در بیمارستان شمس به دنیا اومدی.
وزن شما موقع تولد 3300،قد شما 49 و دور سر شما 34 بود.
دکتر شما در حال حاضر دکتر کاظم سخا هستن که دکتر زمان کودکی های مامانی و دایی نیما هم بود
وقتی که شما به دنیا اومدین مامان بزرگ و عمه معصومه(عمه ی مامانی)برای کمک کردن اومدن خونمون.
برای اولین بار عمه معصومه شما رو بردن حموم وتا 40 روزگی ایشون شما رو حموم میکردن ولی بعد حمام 40 من و بابایی شما رو حموم کردیم.
اسم شما پیشنهاد من بود که بابایی هم از این اسم خیلی خوشش اومد سلنا ریشه ی یونانی دارد و به معنی ماه است و از واژه ی سلن که به معنی خدای ماه است گرفته شده است.
وقتی تو بیمارستان شما رو برای اولین بار آوردن اتاقمون بابایی پای راست شما رو بوسید چون یکی از دوست های بابایی بهش گفته بود اگه دختر دار شدی حتما پای راست دخترتو ببوس.
بند ناف شما رو در حیاط مسجد مهدیه خاک کردیم.
کادوهایی که برای شما آورده بودن
کادوی بابایی یه پلاک طلا بود که روش اسم سلنا حک شده بود، باباجون النگوی طلا ، بابابزرگ و مامان بزرگ گردنبند طلا،دایی نیما وان یکادطلا،عمه هدیه مدال طلا و عمو امیر پول زحمت کشیده بودن و آورده بودن.
گوش شما رو در کیلینیک دکتر قریب سوراخ کردیم.