ششمین سالگرد ازدواج مامان و بابا
با یک دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق میگیرم و پیشانی بر خاک میگذارم و خداوند را شکر میکنم که ما باهم پیمان عاشقی بستیم و با تولد دخترمان بهترین لحظات وارد کلبه ی خوشبختیمان شد،تو الفبای عاشقانه زیستن را به من آموختی پس آرزو میکنم در لحظه لحظه ی زندگی مشترکمان در کنار فرزندمان سلنا عاشقانه و صادقانه به پیوندی که بسته ایم تا ابد وفادار باشیم.
از وقتی باهمیم روزها و روزها گذشته چه تلخ و چه شیرین ،معبود را شاکرم که در تلخی ها کنارم بودی و شادی ها را به کامم شیرین تر کردی
عزیز لحظه های بیقراریم سالروز با هم بودنمان مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی