سلنا نفس مامان و باباسلنا نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

پرنسس سلنا

روز پدر+تولد قمری سلنا جان(سال دوم)

  برای پدرم که اولین کلام ها را با او شروع کردم ساده ترین و دلنشین ترین کلام بابا برای پدرم که اولین قدم هایم را روی پاهای مردانه ی او تاتی تاتی کردم برای پدرم که در کودکی می پنداشتم بزرگترین و قوی ترین مرد دنیاست برای پدرم که تنها نان نداد عشق داد برای پدرم که ستبری شانه هایش,بزرگی قلبش,صلابت کلامش,مهربانی نگاهش و زیبایی لبخندش را می ستایم برای پدرم که حالا یقین دارم قوی ترین و برزگ ترین قهرمان زندگی من است پدر مهربانم روزت مبارک   کسی را دارم که آنقدر برایم کسی هست که نگاهم دنبال کسی نیست و این را هزاران بار فریاد میزنم که دیگر کسی به چشمانم نمی آید و هیچ نگاهی دلم ...
12 ارديبهشت 1394

دخترم 23 ماهگیت مبارک

دخترم چشم های تو را که از نهایت زیبایی و زندگی با من حرف میزنند را دوست دارم نگاهت را که ساده و معصوم در جستجوی کشف این دنیاست را دوست دارم دستان کوچکت که لمس نرم طراوت کودکیست را دوست دارم رویاهایت را که همه ی زندگی در عظمت سادگیش خلاصه میشود را دوست دارم قدم های تو را که چقدر راحت از لحظه ها عبور میکنند را دوست دارم من تو را با تمام دلم از نهایت وجودم دوست دارم تو را به خاطر حس زیبای مادر شدنم دوست دارم تو را به خاطر تمام رویاهای داشتنت دوست دارم ای تمام نفس های من دوستت دارم نفسم 23 ماهگیت مبارک ...
3 ارديبهشت 1394

روز مادر(سال دوم)

دختر که داشته باشی انگار خودت را با دست خودت پرورش میدهی . . .انگار مادری را از کودکی تجربه میکنی . . . دختر است , از کودکی آفریده شده برای مادری, آن هنگام که عاشقانه موهای عروسکش را شانه میزند و قربان صدقه های مادرانه اش را نثار عروسکش میکند,لالایی برایش میخواند و به رویش میخندد . . . دختر است , آفریده شده است که از کودکی از عزیزانش مراقبت کند , آن هنگام که خسته از مشغله های روزانه کنارت مینشیند و دست هایت را با دست های کوچکش نوازش میکند . . . وقتی هیچ کس دردهایت را  نمی فهمد به چشم هایت خیره میشود و می گوید مامان چرا خوشحال نیستی؟ دختر که داشته باشی باید غمت را پنهان کنی راحت با غمت میشکند . . . او مادر آینده است باید یاد ب...
20 فروردين 1394
1913 10 15 ادامه مطلب

دخترم 22 ماهگیت مبارک

دختر نازنینم این روزها را به عشق دیدن لبخند قشنگت ,به عشق بوسه های شیرینت,به عشق صدای گرمت,به عشق دستان کوچک ولی پرمهرت و به عشق دیدن بزرگ شدنت سپری میکنیم نشانه های مستقل شدنت روز به روز بیشتر میشوند ,درک و فهم بالایت همیشه مایه ی تحسین ماست کنجکاوی هایت را دوست دارم دست های کوچکت مدام در پی لمس چیزی می دود نفسم من عاشق این دست های کوچکت شده ام  دست هایت را باز میکنی و مرا در آغوش میکشی و من از ته دل احساس خوشبختی میکنم خدا چه عاشقانه بند بند این انگشتان را آفریده است این روزها تو از همیشه شیرین تر شده ای هرجایی که هستیم این تویی که میدرخشی و این مایه ی غرور من هست چند هفته ی دیگر قرار است ...
3 فروردين 1394

آخرین پست سال 93

دخترم چیزی به تمام شدن سال 93 نمونده  روزها چه زود گذشت مخصوصا روزهای آخر سال  الان که دارم مینویسم شما تو خواب نازی و من در عین حال که دارم تایپ میکنم تو ذهنم دارم روزهای رفته ی سال رو ورق میزنم,چه خاطره هایی که دیگه زنده نمیشن ,چه روزهایی که دلم میخواست تا ابد تموم نشن و چه روزهایی که هر ثانیه ی اون به اندازه ی یک سال گذشت,چه لبخندهایی که بی اختیار روی لب هام نشست و چه اشک هایی که از چشم هام سرازیر شد,چه آدم هایی که دلم رو گرم کردن و چه آدم هایی که از روی عمد یا بی اختیار دلمو شکستن, چه چیزها که فکرش را نمیکردم و شد و چه چیزها  که فکرم را پر کرد و نشد,چه آدم ها که شناختمشان و چه آدم ها که فهمیدم هیچ وقت نشناختمشان و...
28 اسفند 1393

عکس های 21 ماهگی دخترم

جونمممممممممم داری واسه خودت بوس میفرستی باقلوا کوچولوی من یک عدد نی نی ماچ مالی شده سلنا و محیا جونممممممم دارین همدیگرو بوس میکنین داری محیا رو ناز میکنی اولین نقاشی دخملی روی در   ...
17 اسفند 1393

عکس های 20 ماهگی دخترم

سلام خوشگل مامان عزیزم ببخشید به خاطر اسباب کشی چند وقته نتونستم پست جدید برات بزارم امروز اومدم با کلی عکس گذر زمان . . . خوشگل مامان مشغول تماشای کارتون چه لمی داده به صندلی بریم سراغ عکسای اسباب کشی وروجک اونجا چیکار میکنی؟ شب آخر تو خونه ی قبلیمون این عکس رو هم صبح روز اسباب کشی ازت گرفتم عکس کاغذ دیواری و پرده ی اتاقت تو خونه ی قبلیمون چند تا عکس از خونه ی جدید موقع اسباب کشی دخمل نوارنده ی مامان مامانی قربون دستای هنرمندت بشه   خودت دیگه لباسای کثیفتو میزاری تو مینی واشت ...
3 اسفند 1393

دخترم 20 ماهگیت مبارک

این روزها گاهی بیشتر از صد بار دست هایت را میگیرم و نگاهشان میکنم,به ناخن هایت ,به بندهای انگشتانت و به پوست لطیف دستانت نگاه میکنم و میبوسمشان دخترم انگار خدا را در مشت های کوچک تو پیدا کرده ام,به چشمانت بوسه میزنم ,به لبانت چشم میدوزم و به صورت زیبایت که هنگام خواب مثل فرشته هست با تو بازی میکنم و در آغوشم میفشارمت و آرام در گوشت زمزمه میکنم میدانی چرا خدا تو رو به من داد؟ برای اینکه روزی هزار بار از خدایم تشکر کنم خدا جونم تا ابد بدهکارتم دختر یکی یدونم بیست ماهگیت مبارک ...
3 بهمن 1393
2797 10 19 ادامه مطلب
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنسس سلنا می باشد